خداوند - سیمرغ فرهنگی اصفهان

منوی اصلی

وصیت شهدا

خبرنامه

آمار وبلاگ

کل بازدید: 20483
بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 0
تعداد کل پست ها: 15

درباره

اعظم صادقی[0]

جستجو

مطالب پیشین

لیست کامل مطالب ارسالی[14]

آرشیو مطالب

اردیبهشت 95 (8)

صفحات مجزا

لوگوی دوستان

تدبر در قرآن

آیه قرآن

کاربردی

پیج رنک گوگل

ابر برچسب ها

خداوند[2] ، خوش‌طعم[1] ، خوشگلسازی[1] ، خوشگلسازی کلید ها[1] ، خوشمزه[1] ، خوشیویی خانه[1] ، دارند[1] ، داشته[1] ، درست کردن پنکیک[1] ، درمان[1] ، رفع استرس[1] ، رفع افسردگی[1] ، رنج مادر[1] ، رنگ آکرلیک آبی[1] ، روز پدر[1] ، روز مرد[1] ، رکوع[1] ، زن[1] ، زیبایی خانه[1] ، سایت فرهنگی[1] ، سجده[1] ، سرماخوردگی[1] ، سیروپ[1] ، سکوت خانه[1] ، شادی،[1] ، صبحانه[1] ، عسل[1] ، عصرونه ی سالم[1] ، علائم افسردگی[1] ، غذا[1] ، غروب‌های کسل کننده[1] ، فرشته[1] ، قشنگی خانه[1] ، قیام[1] ، کلسیم[1] ، گرمت[1] ، لاک[1] ، مادر[1] ، مطمئن ان[1] ، مواد مغذی[1] ، می[1] ، می ایستند[1] ، می تواند[1] ، میوه‌ای اشرافی[1] ، نزدیک[1] ، نشانه های استرس[1] ، نشانه های افسردگی[1] ، نماز[1] ، نماز از دیدگاه امام سجاد[1] ، نماز اول وقت[1] ، نماز خواندن[1] ، نمیشه با چادر[1] ، هدیه روز پدر[1] ، هدیه روز مرد[1] ، هوای خانه[1] ، هوای درون خانه[1] ، وحدانیت[1] ، ویتامین[1] ، ویژگی[1] ، کادو[1] ، کارخونه[1] ، کوچولو[1] ، کوه های آبی[1] ، کیک های[1] ، کیک های آماده[1] ، (ع)[1] ، C[1] ، آرامش در خانه[1] ، آلودگی[1] ، آناناس[1] ، ازطراب[1] ، استرس[1] ، اضطراب[1] ، افسردگی[1] ، امام سجاد (ع)[1] ، ایده[1] ، ایده خلاقانه روز پدرم[1] ، ایده ی قشنگ و خاص[1] ، بازی های گروهی[1] ، بافت‌های استخوانی[1] ، بتواند[1] ، برای در و دیوار اتاقتون اسکرپ بوک بسازید[1] ، برچسب های رنگی[1] ، بروملین[1] ، بگیرد[1] ، بهبود[1] ، بی عدالتی[1] ، پتاسیم[1] ، پختن غذا[1] ، پدر[1] ، پدر و مادر[1] ، پدر و مادر پیر[1] ، پرسید[1] ، پنکیک[1] ، پنکیک های خونگی[1] ، پوستر[1] ، تابستان[1] ، تزئین[1] ، تلاش پدر[1] ، جملات زیبا[1] ، جملات زیبا برای پدر و مادر[1] ، چادر[1] ، چادر من[1] ، چادر کودکان[1] ، چی کار کنم پدرم خوشحال بشه[1] ، حجاب[1] ، حجاب کودکان[1] ، حسنی[1] ، خانم[1] ، خانم کوچولو[1] ، خانه دلپذیر[1] ، خانه رویایی[1] ،

نماز از دیدگاه امام سجاد (ع)

ابن دینار گفت : ‌من‌ ‌در‌ خدمت امام سجاد ( علیه السلام ) نشسته بودم که مردی وارد ‌شد‌ ‌و‌ بی ادبانه ‌به‌ امام ( علیه السلام ) گفت :
می دانی که چگونه نماز می خوانند ؟
من قصد کردم که ‌او‌ ‌را‌ بزنم ، ولی امام مانع ‌شد‌ ‌و‌ فرمود :
صبر کن ای ابا جازم ! که عالمان بردبارند .
آن گاه روی مبارک ‌به‌ سؤال کننده کرد ‌و‌ فرمود :

بلی می دانم که چگونه نماز ‌را‌ ‌به‌ جای آورم .
سائل گفت : پیش ‌از‌ نماز چند چیز ‌بر‌ ‌تو‌ واجب است ؟
امام ( علیه السلام ) فرمود : هفت چیز : طهارت گرفتن ، پوشیدن عورت ، جای سجده پاک داشتن ، وقت شناختن ‌و‌ عددهای ‌آن‌ ‌را‌ دانستن ‌و‌ جامه ‌را‌ پاک ساختن ‌و‌ روی ‌به‌ سوی قبله کردن .
سائل گفت : ‌به‌ ‌چه‌ نیت ‌از‌ خانه بیرون می آیی ؟
ـ ‌به‌ نیت زیارت .
ـ ‌به‌ ‌چه‌ نیت ‌به‌ سجده می روی ؟
ـ ‌به‌ نیت عبادت .
ـ ‌به‌ ‌چه‌ نیت ‌در‌ نماز قیام می کنی ؟
ـ ‌به‌ نیت خدمت .
ـ این خدمت ‌را‌ چگونه نیت می کنی ؟
ـ ‌به‌ نیت عبودیت ‌و‌ اعتراف ‌به‌ وحدانیت ‌او‌ .
ـ ‌با‌ ‌چه‌ چیز ‌رو‌ ‌به‌ قبله می کنی ؟
ـ ‌به‌ ‌سه‌ فریضه ‌و‌ یک سنت . توجه ‌به‌ قبله ‌و‌ نیت ‌و‌ تکبیره الاحرام ، فریضه اند ‌و‌ دست برداشتن نزدیک گوش سنت است .
ـ برهان نماز چیست ؟
ـ نظر کردن ‌در‌ حال قیام ‌به‌ سجده گاه .
ـ تحریم نماز چیست ؟
ـ تکبیر .
ـ تحلیلش چیست ؟
ـ سلام .
ـ جوهرش چیست؟
ـ تعقیب .
ـ تمامیتش ‌به‌ چیست ؟
ـ صلوات ‌بر‌ محمد ‌و‌ ‌آل‌ محمد ( صلی الله علیه ‌و‌ آله )
ـ سبب قبولیش چیست ؟
ـ دوستی ‌ما‌ اهل بیت ‌و‌ دشمنی ‌با‌ دشمنان ‌ما‌ .
ـ برای هیچ کس ، حجتی نگذاشتی .
پس برخاست ‌و‌ این آیه ‌را‌ خواند :
« الله اعلم حیث یجعل رسالته » .
خدا می داند ‌چه‌ کسی ‌را‌ رسول خود قرار دهد .

برگرفته از : پرواز ‌در‌ ملکومت / ‌به‌ نقل ‌از‌ تفسیر اهل بیت

برچسب ها : نماز برچسب ها : امام سجاد (ع) برچسب ها : نماز از دیدگاه امام سجاد برچسب ها : (ع) برچسب ها : نماز خواندن برچسب ها : نماز اول وقت برچسب ها : سجده برچسب ها : قیام برچسب ها : رکوع برچسب ها : وحدانیت برچسب ها : خداوند

95/2/2::: 10:55 عصر | توسط : اعظم صادقی نظر بدهید

داستـان خلقـت زن...

داستان خلقت زن

از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز می‌گذشت.

فرشته‌ای ظاهر شد و گفت: "چرا این همه وقت صرف این یکی می‌فرمایید؟"

خداوند پاسخ داد:

"دستور کار او را دیده‌ای‌؟

باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند.

باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.

دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود.

بوسه‌ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند."

فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.

"این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید."

خداوند گفت :

"نمی شود!!

چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم.

از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند،

یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد."

فرشته نزدیک شد و به زن دست زد.

"اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی."

"بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده‌ام.

تصورش را هم نمی‌توانی بکنی که تا چه حد می‌تواند تحمل کند و زحمت بکشد."

فرشته پرسید :

"فکر هم می‌تواند بکند؟"

خداوند پاسخ داد :

"نه تنها فکر می‌کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد."

آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد.

فرشته پرسید :

"اشک دیگر برای چیست؟"

خداوند گفت:

"اشک وسیله‌ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، نا‌امیدی، تنهایی، سوگ و غرورش."

فرشته متاثر شد:

"شما فکر همه چیز را کرده‌اید، چون زن‌ها واقعا حیرت انگیزند."

زن‌ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می‌کنند.

همواره بچه‌ها را به دندان می‌کشند.

سختی‌ها را بهتر تحمل می‌کنند.

بار زندگی را به دوش می‌کشند،

ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می‌پراکنند.

وقتی خوشحالند گریه می‌کنند.

برای آنچه باور دارند می‌جنگند.

در مقابل بی‌عدالتی می‌ایستند.

وقتی مطمئن‌اند راه حل دیگری وجود دارد، نه را نمی‌پذیرند.

بدون قید و شرط دوست می‌دارند.

وقتی بچه‌هایشان به موفقیتی دست پیدا می‌کنند گریه می‌کنند.

وقتی می‌بینند همه از پا افتاده‌اند، قوی و پابرجا می‌مانند.

آنها می‌رانند، می‌پرند، راه می‌روند، می‌دوند که نشانتان بدهند چه قدر برایشان مهم هستید.

قلب زن است که جهان را به چرخش در می‌آورد

زن‌ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند و می‌دانند که بغل کردن و بوسیدن می‌تواند هر دل شکسته‌ای را التیام بخشد.

کار زن‌ها بیش از بچه به دنیا آوردن است،

آنها شادی و امید به ارمغان می‌آورند. آنها شفقت و فکر نو می‌بخشند

زن‌ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند.

خداوند گفت: "این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد!"
فرشته پرسید: "چه عیبی؟"

خداوند گفت:

"قدر خودش را نمی داند . . ."

برچسب ها : فرشته برچسب ها : خداوند برچسب ها : زن برچسب ها : می برچسب ها : می تواند برچسب ها : پرسید برچسب ها : داشته برچسب ها : دارند برچسب ها : بگیرد برچسب ها : درمان برچسب ها : شادی، برچسب ها : بتواند برچسب ها : نزدیک برچسب ها : می ایستند برچسب ها : بی عدالتی برچسب ها : مطمئن ان

95/2/2::: 10:53 عصر | توسط : اعظم صادقی نظر بدهید