اول اردیبهشت سالروز مرگ سهراب سپهری

اول اردیبهشت سالروز مرگ سهراب سپهری است
اول اردیبهشت سالروز هجرت شاعری است که در تنهایی می شکست، او که به آمار زمین مشکوک بود و سراغش را باید از پشت هیچستان می گرفتی، به سراغش اگر می روی باید نرم و آهسته روی تا مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی او. 
سهراب سپهری حکایت گوی شعر و تصویر تمام موجودات هستی، شاعر لطیف آب و چپر و سبزه، نارنج و فانوس و سجاده 15 مهرماه به هنگام فراخوان خداوند در نماز ظهر سال 1307 در کاشان متولد شد. 
محل تولد سهراب باغ بزرگی در محله دروازه عطا بود، سهراب درباره محل تولدش می گوید: 'خانه، بزرگ بود. باغ بود و همه جور درخت داشت. برای یاد گرفتن، وسعت خوبی بود. خانه ما همسایه صحرا بود. تمام رویاهایم به بیابان راه داشت'.
در سال 1312 به دبستان خیام (مدرس) کاشان رفت و پس از پایان دوره شش ساله ابتدایی، برای حضور در دوره متوسطه به دبیرستان پهلوی کاشان و پس از پایان دوره اول متوسطه به تهران رفت و در دانشسرای مقدماتی شبانه روزی تهران ثبت نام کرد.
در سال 1324 دوره دوساله دانشسرای مقدماتی به پایان رسید و سهراب به کاشان بازگشت و در آذرماه سال 1325 به پیشنهاد مشفق کاشانی در اداره فرهنگ (آموزش و پرورش) کاشان استخدام شد.)
در سال 1326 و در سن 19 سالگی، منظومه ای عاشقانه و لطیف از سهراب، با نام 'در کنار چمن یا آرامگاه عشق' در 26 صفحه منتشر شد.
سال 1332 دوره نقاشی را در دانشکده هنرهای زیبا به پایان رساند و اواخر همان سال دومین مجموعه شعر سهراب با عنوان 'زندگی خواب ها' با طراحی جلد خود او منتشر شد.
تا سال 1336 چندین شعر سهراب و ترجمه هایی از اشعار شاعران خارجی در نشریات آن زمان به چاپ رسید، در مردادماه 1336 از راه زمینی به پاریس و لندن جهت نام نویسی در مدرسه هنرهای زیبای پاریس در رشته لیتوگرافی سفر کرد، سهراب مرداد سال 1339 به توکیو رفت و در آنجا فنون حکاکی روی چوب را آموخت.
در آخرین روزهای اسفند سال 1339 به دهلی سفر کرد و پس از اقامتی دوهفته ای در هند به تهران بازگشت، تا سال 1343 تعدادی از آثار نقاشی سهراب در کشورهای ایران، فرانسه، سوئیس، فلسطین و برزیل به نمایش درآمد.
تا سال 1348 ضمن سفر به کشورهای آلمان، انگلیس، فرانسه، هلند، ایتالیا و اتریش، آثار نقاشی او در نمایشگاه های متعددی به نمایش درآمد، سال 1349 به آمریکا سفر کرد و پس از هفت ماه اقامت در نیویورک به ایران بازگشت.
سال 1358 آغاز ناراحتی جسمی و آشکار شدن علائم سرطان خون در سهراب بود، او دی ماه همان سال جهت درمان به انگلستان رفت و اسفند به ایران بازگشت، اما بعدازظهر اول اردیبهشت 1359 در بیمارستان پارس تهران با دنیا وداع کرد.
آرامگاه او در صحن امامزاده سلطان علی بن امام محمدباقر (ع) مشهداردهال در 40 کیلومتری شهرستان کاشان است.
دلتنگی عجیبی در شعرهای سهراب حس می شود، او شاعر استعاره های شگفت انگیز و تخیلات ملموسی است که به آدمی حس بسیار لطیفی از نزدیکی با طبیعت و حتی اشیا می دهد، شعر سهراب سپهری رنگارنگ است و خواننده را به افقهای تازه می کشاند.
اگر این سطح پر از آدمهاست
پس چرا این همه دلها تنهاست؟
بیخودی می گویند هیچ کس تنها نیست
چه کسی تنها نیست؟ همه از هم دورند
همه در جمع ولی تنهایند
من که در تردیدم تو چطور؟
نکند هیچکسی اینجا نیست ...